غرفه شهدای شکنجه

اسناد مربوط به زندانیان کشته شده در زیر شکنجه توسّط ساواک

در دوران سرکوب و ایجاد خفقان و وحشت توسّط کمیته‌ی مشترک كه حدود هفت سال طول كشيد، هزاران نفر از زنان و مردان مبارز، در اين مكان به بند كشيده شده و دهها نفر از آنان با بدني كاملاً سالم به اين دژ خوفناك وارد شدند ولي در زير شكنجه‌هاي وحشیانه توسّط ساواک، جان به جان‌آفرين تسليم کردند. ساواک در گزارش‌هاي خود علّت مرگ آنان را دلایلي واهي همچون خودكشي، نارسايي كليوي، كشته شدن در درگيري خياباني و … اعلام مي‌كرد.
ولي با مقايسه‌ی برخي از سندهاي موجود، مانند گزارش ساواك، اسناد پزشكي قانوني و سندهاي بيمارستان شهرباني و مشاهده‌ی تناقض در آنها، مشخّص مي‌گردد كه اين افراد در زير شكنجه جان باخته‌اند و متأسّفانه محلّ دفن بسياري از آنها از جمله منيري جاويد، دكتر مرتضي لبّافي‌نژاد، مرتضي صمديّه‌ی لباف، شعاع‌الدين مُشيّدي و …. پس از سالهاي سال هنوز مشخّص نشده است. البتّه اين تعداد، جداي از كساني هستند كه در درگيري‌هاي خياباني با «گروههای گشتی ساواك» جان خویش را از دست داده و يا در دادگاههاي رژيم به اعدام محكوم، و به جوخه‌هاي مرگ سپرده شدند.
فريدون توانگري معروف به آرش (شکنجه‌گر ساواک) در پاسخ به پرسش خبرنگار تلويزيون در خصوص عكس‌العمل مقامات ساواك پس از شهيد شدن انقلابي‌ها در زير شكنجه، چنین مي‌گويد: «مقامات مافوق بعد از اين ماجراها (كشته شدن افراد زير شكنجه) عكس‌العمل خاصّي انجام نمي‌دادند و فقط پرونده‌سازي مي‌كردند، نامه‌اي تهيّه مي‌كردند كه اين شخص يا بر اثر خونريزي يا خودكشي در زندان فوت نموده است».

آنچه در این غرفه ملاحظه مي‌کنید، نمونه‌هايي از اسناد مربوط به کشته شدن: « امیرمـراد نـانـكلـي، حسين كرمانشاهي اصل، اسماعيل اكبريان آذر، سيّدرضا و سيّدحسين ديباج، هوشمند خامنه‌ای، حجّت‌‌الاسلام نصرت‌الله انصاري، سيّدخليل‌الله رفيعي طباطبايي، ابراهيم جعفريان و طيّبه واعظي دهنوي» در زير شكنجه است.
تناقض‌های آشکاری که در این اسناد مشاهده می‌شود نمونه‌ای از سندسازي‌های ساواك علیه مخالفین رژیم پهلوی است.