تندیس آیت الله خامنه ای

سيّد علي خامنه‌اي

در 29 فروردين ماه سال 1318 ش در مشهد به دنيا آمد. تحصيلات مقدّماتي را در همين شهر گذراند و مقطع دبيرستان را هم‌زمان با تحصيل علوم حوزوي فرا ‌گرفت. در سال 1337 ش براي ادامه‌ی تحصيل راهي قم شد و از محضر بزرگاني چون آيت‌الله‌العظمي بروجردي، امام خميني، شيخ مرتضي حائري يزدي و علاّمه طباطبایي بهره‌ها برد. در سال 1343 ش به دليل بيماري پدر و مراقبت از او به مشهد بازگشت و ادامه‌ی تحصيلات را در آنجا پي گرفت.

در 12 خرداد 1342 ش بر اثر تبليغ و افشاگري عليه رژيم سفّاك پهلوي دستگير و زنداني شد. پس از آزادي، فعّاليّت‌هاي سياسي و مذهبي خود را ادامه داد که به علّت افشاگري عليه رفراندوم دروغين شاه و سياست‌هاي آمريکايي رژيم پهلوي، در بهمن‌ماه سال 1342 ش در کرمان دستگير و پس از انتقال به تهران در سلّول انفرادي در زندان قزل‌قلعه زنداني و اهانت‌ها و شکنجه‌هاي بسياري را تحمّل كرد. در پي آزادي از مرحلة دوم دستگيري، کلاس‌هاي تفسير و حديث و انديشة اسلامي را در مشهد و تهران داير کرد که با استقبال کم نظير جوانان پرشور و انقلابي مواجه شد كه به علّت همين فعّاليّت‌ها ساواك به تعقيب او پرداخت. در اين مرحله وي به زندگي مخفي روي آورد، ولي در سال 1346 ش دستگير و زنداني شد.

اين دستگيري‌ها و زندان‌‌ها تأثيري در ارادة مصمّم او نداشت و همچنان به مبارزه ادامه مي‌داد تا اينکه در سال 1349 ش براي چهارمين بار از سوي ساواک دستگير و زنداني شد. ايشان که هدف نهایي خود و مبارزان را محو ظلم و ستم و نابودي رژيم پهلوي مي‌ديد، هر روز با ابعاد گسترده‌تر به مبارزات ادامه مي‌داد؛ به همين علّت براي پنجمين بار در سال 1350 ش از سوي ساواک دستگير و بازداشت شد.

آيت‌الله خامنه‌اي پس از رهايي از بند ساواک، بين سال‌هاي 1350 تا 1353 ش کلاس‌هاي تفسير و ايدئولوژي را در سه مسجد در مشهد تشکيل داد كه باعث جذب هزاران جوان مشتاق و علاقه‌مند به اين کلاس‌ها و آشنايي آنها با تفکّرات اصيل اسلامي شد. درس نهج‌البلاغه ايشان از شور و حال خاصّي برخوردار بود و جزوه‌هاي آن با نام «پرتوي از نهج‌البلاغه» تکثير مي‌شد و دست به دست مي‌گشت. سرانجام اين فعّاليّت‌هاي مستمرّ و پيگير سبب شد ساواک مشهد در دي ماه 1353 ش با هجوم به خانه‌ی ايشان، براي ششمين بار وي را دستگير و به کميته‌ی مشترک ضدّ خرابکاري ساواک شهرباني تهران منتقل كند و در سلّول انفرادي زنداني نمود و به مدّت هشت ماه (پاييز سال 1354 ش) شديدترين و بي‌رحمانه‌ترين شکنجه‌ها را بر وي اعمال نمود. ايشان درباره سختي‌هاي اين دستگيري مي‌فرمايد: «فقط براي آنان که آن شرايط را ديده‌اند، قابل فهم است … ».

ايشان پس از آزادي بار ديگر به مشهد بازگشت و همان برنامه‌ها و تلاشهاي علمي و تحقيقي وانقلابي را ادامه داد. در اواخر سال 1356 ش  براي هفتمين بار از سوي ساواک دستگير و به تبعيد در شهرستان ايرانشهر محکوم شد که با اوجگيري مبارزات انقلابي مردم مسلمان ايران در اواسط سال 1357 ش آزاد شد و به مشهد بازگشت.

در آستانة پيروزي انقلاب اسلامي به فرمان حضرت امام خمينی (ره) ايشان به عضويّت شوراي انقلاب درآمد.

پس از پيروزي انقلاب اسلامي در موقعيّت‌هاي: پايه‌گذاري حزب جمهوري اسلامي به اتّفاق هم‌رزمان خود همچون شهيد بهشتي، شهيد باهنر، آيت‌الله هاشمي رفسنجاني و … ، سرپرستي سپاه پاسداران انقلاب اسلامي در سال 1358 ش، امام جمعة تهران نمايندة امام در شوراي عالي دفاع در سال 1359 ش، نماينده‌ی مردم تهران در مجلس شوراي اسلامي در سال 1358 ش، دو دورة ریيس جمهوري و … و سرانجام پس از رحلت امام خميني (ره) با پذيرفتن رهبري نظام اسلامي جلوه‌اي ديگر از كارآمدي مديريّت اسلامي را به نمايش گذاشت.